قطعا شما هم میدانید که طراحی تیرهای سازه به دو صورت دستی و نرم افزاری انجام می شود که مدل دستی آن به منظور کنترل نتایج حاصل از نرم افزار و تیپ بندی تیرها می باشد. اما طراحی دستی تیر فولادی دوسر مفصل به چه صورتی انجام می گیرد؟ آیا نحوه محاسبه خیز تیر دو سر مفصل را می دانید؟
در این مقاله جامع به صورت گام به گام طراحی تیر فولادی دوسر فصل را با کمک 3 مثال کاربردی آموزش خواهیم داد.
در این مقاله جامع چه می آموزیم؟
این بار بدون هزینه برنده شوید!
دریافت رایگان “3 ایبوک طراحی سازه بتنی” به همراه “هدیه ویژه”
همین الان این پک فوقالعاده را دانلود کرده و هر زمان که فرصت داشتید، باحوصله مطالب آن را مطالعه کنید.
تفاوت عملکردی تیر مفصلی و گیردار
در اغلب سازهها تیرها وظیفه انتقال بارهای ثقلی وارد بر سقف به ستون را بر عهده دارند اما در قابهای خمشی تیرها بهعنوان یکی از اعضای اصلی باربر جانبی سازه تحت اثر لنگرها و نیروهای برشی ناشی از بارهای جانبی هم قرار میگیرند. در واقع تقسیمبندی تیرها به طور کلی بهصورت زیر انجام میشود:
- تیرهایی که اتصالات انتهایی شان قادر به انتقال گشتاور به دیگر قسمتها نباشد (تیر با اتصال ساده)
- تیرهایی را که خیلی محکم به دیگر عضوها متصل شده باشند به طوریکه اتصالات آنها قادر به تحمل گشتاور خمشی باشد و دوران انتهایی تیر با دوران دیگر اعضای متصل در آن انتها یکی باشد (تیر با اتصال صلب یا گیردار).
نکته اصلی در مورد طراحی تیرهای مفصلی و گیردار این است که روند طراحی تیر در هر دو حالت یکسان بوده اما طراحی اتصالات آنها تفاوت عمده با یکدیگر دارد چرا که اتصال یک تیر دوسر مفصل تنها برش را منتقل میکند در حالی که اتصال تیر گیردار باید برای خمش و برش انتهای تیر هم طرح شود.
برای طراحی تیرها لازم است ابتدا به موارد زیر تسلط کافی داشته باشیم:
1. ناپایداری موضعی ورقها:
از آنجاییکه مقاطع سازه های فولادی عمدتاً از ورقهای نازک تشکیل شدهاند، تحت فشارهای وارده در معرض ناپایداری موضعی قرار میگیرند. در تیرها این تنشهای فشاری ناشی از لنگر خمشی میباشند. تحمل تنشهای وارده در مقطع مستلزم عدم رخ دادن ناپایداری موضعی ورقهاست که این پدیده به کمک رابطه زیر کنترل میشود:
α= ضریب بدون بٌعد وابسته به ضریب کمانش ورق
با محدود کردن نسبت عرض به ضخامت ورقهای تشکیل دهنده مقطع فولادی که هدف اصلی آن جلوگیری از وقوع پدیده کمانش موضعی در مقطع میباشد. این محدودیت، به رفتار مقطع نیز وابسته است بدین معنی که اگر رفتار مقطع از حالت الاستیک خارج شود باید نسبت عرض به ضخامت محدودتر شود. در واقع اگر هدف، طراحی مقطعی باشد که تحت بارگذاری ممکن است از حالت الاستیک خارج شود، در این حالت ضوابط سختگیرانه تری برای ابعاد آن در نظر گرفته میشود. بدین ترتیب سه وضعیت زیر را برای مقطع خواهیم داشت:
الف-مقطع فشرده: این مقاطع توانایی ورود به ناحیه غیرالاستیک را داشته و ظرفیت ورق بر مبنای تئوری پلاستیک بررسی میشود. بدین ترتیب برای این مقاطع خواهیم داشت:
ب-مقاطع غیر فشرده: این مقاطع توانایی ورود به ناحیه غیرالاستیک را ندارند و ظرفیت ورق برمبنای تئوری الاستیک بررسی میشود. بدین ترتیب برای این مقاطع خواهیم داشت:
توجه شود همواره λr>λp میباشد.
پ-مقاطع لاغر: این مقاطع تحت تنشهای فشاری پیش از رسیدن به ظرفیت الاستیک مقطع ممکن است دچار کمانش شوند به همین دلیل ظرفیت محاسبه شده برای این ورقها به دلیل احتمال کمانش موضعی کاهش مییابد. برای این مقاطع خواهیم داشت:
2. کمانش پیچشی – جانبی تیرها
برای طراحی بهینه تیرها لازم است از مقاطعی استفاده شود که ممان اینرسی آنها حول محور قوی زیاد و حول محور ضعیف کم باشد. در چنین مقاطعی هنگامیکه تیر تحت خمش قرار میگیرد و بال فشاری تیر در فواصل مناسب توسط تکیهگاههای جانبی مناسبی مهار نشده باشد تحت تنشهای فشاری وارده حول محور ضعیف، مقطع دچار کمانش میشود. از طرفی بال دیگر تیر تحت کشش است و تمایلی به کمانش ندارد از این رو کمانش بال فشاری مقطع را به پیچش وادار میکند. چنین پدیدهای به کمانش پیچشی-جانبی معروف است.
در شکل زیر، مفهوم محور قوی و ضعیف در یک مقطع نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میشود، در مقطعی که حول محور ضعیف تحت خمش قرار گرفته (مقطع سمت راست) بیشتر دچار انحنا شده اما مقطعی که حول محور قوی آن بارگذاری شده تغییرشکل قابل توجهی را نشان نمی دهد.

شکل 1- مفهوم محور قوی و ضعیف در یک مقطع
بنابراین وجود مهارهای جانبی با فواصل مناسب تأثیر قابلتوجهی در افزایش مقاومت مقطع در برابر کمانش پیچشی-جانبی دارد. شکل زیر کمانش پیچشی-جانبی تیر را نشان میدهد.

شکل 2-کمانش پیچشی-جانبی تیر
ذکر این نکته ضروری است که در تیرهای دوسر مفصل چون بال فشاری به سقف متصل است این نوع تیرها مهار جانبی کافی خواهند داشت اما در تیرهای گیردار چون تحت زلزله رفت و برگشتی بال پایین مقطع هم میتواند به فشار بیفتد حتماً نیاز به مهارهای مناسب با فاصله کافی خواهیم داشت. در این مقاله هدف طراحی تیر فولادی دوسر مفصل میباشد، در نتیجه از کمانش پیچشی –جانبی صرف نظر خواهد شد.
الف. طراحی تیر فولادی دوسر مفصل
الف-1. کنترل خمش
مبنای طراحی تیرها برای خمش به روش ضرایب بار و مقاومت LRFD مطابق زیر میباشد:
Mu<φb Mn
Mu :ماکزیمم لنگر خمشی بدست آمده از ترکیبات بار ضریب دار
φb : ضریب کاهش مقاومت که در تمام حالات برای خمش 0.9 میباشد
در محاسبه Mn لازم است به موارد زیر توجه شود:
در طراحی تیرها مطلوب است مقطع توانایی و امکان ورود به تغییر شکلهای فراتر از حد الاستیک را داشته باشد. این امر زمانی به وقوع میپیوندد که از وقوع کمانش (ناپایداری) موضعی مقطع و کمانش پیچشی – جانبی تیر (که در بخش قبل بهطور مفصل درباره آنها توضیح داده شد) جلوگیری شود. مطابق آنچه گفته شد در طراحی تیر فولادی دوسر مفصل کمانش پیچشی-جانبی در نظر گرفته نمیشود و فرض بر این است که تیر دارای مهار جانبی کافی میباشد. اما کمانش موضعی تیر لازم است هم برای بال و هم برای جان کنترل شود که به شرح زیر میباشد.
الف-کمانش موضعی بال:
مطابق مبحث دهم بالها به سه دسته لاغر، غیر فشرده و فشرده تقسیم میشوند که استفاده از بال لاغر (λf>λrf) در طراحی تیرها مجاز نمیباشد. هنگامیکه مقطع دارای بال غیر فشرده (λpf<λf<λrf) است نمیتوان از تمامی ظرفیت پلاستیک مقطع استفاده کرد درحالیکه اگر مقطع دارای بال فشرده (λf<λpf) باشد میتوان از ظرفیت خمشی پلاستیک مقطع استفاده کرد.
rfλ و pfλ مطابق جدول 10-2-2-3 مبحث دهم برای مقاطع مختلف تعیین میشود و λf=b/t میباشد.
ب-کمانش موضعی جان:
جان لاغر (λw>λrw) در طراحی تیرها مجاز نمیباشد. جان غیر فشرده (λpw<λw<λrw) امکان دسترسی به ظرفیت پلاستیک مقطع را بهطور کامل به ما نمیدهد درحالیکه جان فشرده (λw<λpw) این امکان را فراهم می کند.
rwλ و pwλ مطابق جدول 10-2-2-4 مبحث دهم برای مقاطع مختلف تعیین میشود و λw=h/tw میباشد.
با توجه به موارد ذکرشده ظرفیت خمشی مقطع برای حالتهای مختلف بال و جان و کمانش پیچشی جانبی و مقطع دارای یک یا دو محور تقارن بهطور مفصل در بند 10-2-5-2 آییننامه بحث شده اما آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد ظرفیت خمشی مقاطع I شکل با دو محور تقارن میباشد، که به شرح زیر است:
حالت اول: مقاومت خمشی اسمی اعضا با مقطع I شکل فشرده (بال و جان فشرده) با دو محور تقارن تحت خمش حول محور قوی

شکل 3- مقطع فشرده
در این حالت کمانش موضعی بال و جان به علت فشرده بودن مقطع مدنظر نخواهد بود (یعنی Lb <Lp) و تنها معیار کمانش پیچشی جانبی باقی میماند که آن هم در طراحی تیر فولادی دوسر مفصل مطرح نیست لذا:
Mn=MP=Zx Fy
MP= لنگر پلاستیک
Zx =اساس مقطع پلاستیک حول محور x
Fy =تنش تسلیم فولاد
حالت دوم: مقاومت خمشی اسمی اعضا با مقطع I شکل با دو محور تقارن با بالهای غیر فشرده و جان فشرده حول محور قوی

شکل 4-مقطع با بالهای غیر فشرده و جان فشرده
مقاومت خمشی اسمی Mn این نوع اعضا برابر کوچکترین مقدار محاسبه شده زیر میباشد:
الف- محاسبه مقاومت خمشی با توجه لنگر پلاستیک مقطع
Mn=MP=Zx Fy
ب-حالت حدی کمانش موضعی بال فشاری غیر فشرده
حالت سوم: مقاومت خمشی اسمی اعضا با مقطع I شکل با دو محور تقارن با بالهای فشرده یا غیر فشرده و جان غیر فشرده حول محور قوی
مقاومت خمشی اسمی این نوع اعضا برابر کوچکترین مقدار زیر میباشد:
حالت سوم(الف)-تسلیم بال فشاری
Mn=Rp My=Rp Fy Sx
My: لنگر الاستیک مقطع
Sx: اساس مقطع الاستیک
Rp: ضریب پلاستیک جان مطابق رابطه زیر بدست میآید:
حالت سوم (ب)- محاسبه مقاومت خمشی با توجه لنگر پلاستیک مقطع:
Mn=Zx Fy
حالت سوم(پ)-کمانش موضعی بال فشاری
حالت سوم(پ)-1. برای مقاطع با بال فشاری فشرده لزومی به درنظر گرفتن کمانش موضعی بال فشاری نمیباشد.
حالت سوم(پ)-2. برای مقاطع با بال فشاری غیر فشرده:
سایر پارامترها قبلاً تعریف شدهاند.
حالت چهارم: مقاومت خمشی اسمی اعضا با مقطع I شکل با 2 محور تقارن با بالهای فشرده یا غیر فشرده و جان لاغر حول محور قوی
مقاومت خمشی اسمی این نوع اعضا برابر کوچکترین مقدار زیر میباشد:
حالت چهارم(الف) – تسلیم بال فشاری
h: ارتفاع جان مقطع
Aw: مساحت جان مقطع
Af: مساحت بال مقطع
حالت چهارم(ب)- محاسبه مقاومت خمشی با توجه لنگر پلاستیک مقطع:
Mn=Zx Fy
حالت چهارم(پ)-کمانش موضعی بال فشاری
پ-1. برای مقاطع با بال فشاری فشرده لزومی به در نظر گرفتن کمانش موضعی بال فشاری نمیباشد.
پ-2. برای مقاطع با بال فشاری غیر فشرده
حالت پنجم: مقاومت خمشی اسمی اعضا با مقاطع I شکل حول محور ضعیف (بالها فشرده یا غیر فشرده و جان فشرده یا غیر فشرده یا لاغر)

شکل 5-خمش حول محور ضعیف
مقاومت خمشی اسمی این نوع اعضا برابر کوچکترین مقدار زیر میباشد:
حالت پنجم(الف)-
(Mn=min (Zy Fy,1.6Sy Fy
Zy: اساس مقطع پلاستیک نسبت به محور ضعیف
Sy: اساس مقطع الاستیک نسبت به محور ضعیف
حالت پنجم(ب)- کمانش موضعی بال
حالت پنجم(ب)-1. برای مقاطع با بالهای فشرده لزومی به در نظر گرفتن کمانش موضعی بال نمیباشد.
حالت پنجم(ب)-2. برای مقاطع با بالهای غیر فشرده
توجه شود که اگر تیر مورد نظر به هر دلیلی مهار جانبی کافی نداشت مطابق آییننامه باید در محاسبه ظرفیت خمشی اسمی آن حالت حدی کمانش پیچشی-جانبی را نیز کنترل کرد و اگر مقطع مورد نظر دارای دو محور تقارن نبود نیز باید حالت حدی تسلیم بال کششی را نیز کنترل کرد.
الف-2. تقویت بال تیرهای I شکل
هنگام طراحی سازه فولادی ممکن است طراح مجبور به استفاده از نیمرخهای کوچکتر باشد (به دلیل تیپبندی، عدم وجود مقطع مورد نظر در بازار و..) در چنین مواردی لازم است تقویت بال تیرها I شکل به کمک ورق تقویتی انجام شود. از این ورقها در محلهایی که لنگر خمشی زیاد است در هر دو بال استفاده میشود.
جهت طراحی ابعاد ورقهای تقویتی، باید مساحت لازم برای ورقها به کمک ظرفیت خمشی مورد نیاز و طول ورقها با توجه به نمودار لنگر خمشی عضو تعیین گردد. درواقع این ورقها در قسمتهایی از طول عضو اضافه میشوند که لنگر خمشی موجود بیشتر از ظرفیت خمشی نیمرخ تک باشد. از طرفی آییننامه تأکید میکند طول گیرایی لازم (a) جهت امکان توسعه تنشهایی در حد تنش تسلیم در لبه ورق وجود داشته باشد. درواقع طول گیرایی، طولی از ورق تقویتی بعد از محل قطع تئوریک بوده و باید به اندازهای باشد که مقاومت وسایل اتصال به کار رفته در آن بیشتر از FyAp (که Ap مساحت هریک از ورقهای تقویتی است) باشد. (منظور از محل قطع تئوریکِ ورق، اولین نقطه روی نمودار لنگر است که لنگر مورد تقاضا با ظرفیت خمشی نیمرخ تک برابری میکند و از نظر تئوری از آن طول به بعد احتیاجی به ورق تقویتی نیست).
طول گیرایی a نباید از مقادیر زیر کمتر باشد:
در شکل زیر بهطور واضح موارد بیانشده نشان داده شدهاند.

شکل 6- نحوه قرارگیری ورق تقویت بال
برای تعیین عرض و ضخامت ورقهای تقویتی مراحل زیر طی می شود:
- ابتدا لنگر ماکزیمم که تیر برای آن قرار است طراحی شود را با توجه به ترکیب بار بحرانی بدست میآوریم. (Mu)
- مطابق رابطه زیر، اساس مقطع مورد نیاز تیر محاسبه میشود:
Mu<0.9Fy Zمرکب
- با داشتن اساس مقطع مرکب و اساس مقطع نیمرخ تک مقدار اساس مقطعی که ورقها باید تأمین کنند محاسبه میشود:
Z<2Zpl+Z (تک مقطع )
Zpl=(h/2+tpl/2)Apl
- ابعاد ورق تقویتی به راحتی حدس زده میشود.
- برای جلوگیری از طراحی مقاطع کوچک با ورقهای تقویتی بزرگ مبحث دهم تأکید میکند نسبت مساحت ورق تقویتی به مساحت کل بال تقویت شده از 70 درصد بیشتر نشود.
(bpl tpl) / (bpl tpl+bf tf ) < 0.7
- کنترل فشردگی ورق تقویتی مطابق جدول 10-2-2-4 مبحث دهم باید انجام شود.
- با توجه به جوش ورق تقویتی، طول گیرایی مطابق آنچه ذکر شد تعیین میشود.
الف-3. کنترل برش
مطابق آنچه گفته شد بعد از کنترل معیار خمش باید معیار برش کنترل گردد. کنترل برش به شرح زیر انجام میگیرد:
Vu<φv Vn
Vn=0.6Fy Aw Cv
Aw: مساحت جان مقطع میباشد (در نیمرخهای نورد شده برابر حاصلضرب ارتفاع کلی مقطع در ضخامت جان (Aw=dtw) و در مقاطع ساختهشده از ورق برابر مساحت ورق جان میباشد.)
برشی مقاومت کاهش ضریب:φv
الف- برای جان مقاطع I شکل نورد شده با نسبت (h/tw < 2.24 √(E/Fy :
φv=1
ب- برای سایر مقاطع:
0.9=φv
Vn تقاضای برشی حاصل از ترکیب بارهای ضریب دار
Cv نسبت تنش بحرانی کمانش برشی جان به تنش برشی نظیر تسلیم است که مطابق زیر بدست میآید: (در رابطه ب- 2، Cv>0.8 است و در رابطه ب-3، Cv <0.8 است)
درصورتیکه جان مقطع پاسخگوی برش وارده نباشد از سختکننده استفاده میشود. در این بخش بهطور مجزا به طراحی تیرهای فولادی ساختهشده از مقاطع نورد شده پرداختیم و چون ورقهای سختکننده عمدتاً در تیر ورقها مورد استفاده قرار میگیرند در بخش بعدی طراحی سختکنندهها بهطور مفصل بیان خواهد شد.
الف-4. کنترل تغییر مکان تیرهای مفصلی
کلیه تیرهای طراحیشده بر اساس معیار خمش و برش باید در سطح بهرهبرداری در برابر تغییر مکان حداکثر کنترل شوند. بنابراین کنترل تغییرمکان یکی از حالات بهره برداری است که باید بر اساس بارهای بدون ضریب برای تیرها کنترل شود.
محاسبه تغییرمان حداکثر تیرها (∆ موجود) به کمک روشهای تحلیل سازه و عمدتاً به کمک نرم افزار انجام میگیرد. با این حال برای تیر دو سر مفصل که شرایط تکیهگاهی مشخص دارد مقادیر تغییرمان حداکثر تحت بارگذاریهای مشخص در زیر آورده شده است.

شکل 7- انواع بارگذاری در تیر دوسر مفصل و تغییر مکان ناشی از آن
مطابق بند 10-2-10-2 مبحث دهم تیرها و شاه تیرهایی که سقف نازککاری شده را تحمل میکنند باید طوری محاسبه و طراحی شوند که تغییر شکل حداکثر ناشی از بار مرده و زنده از 1/240 طول دهانه و تغییر شکل ناشی از بار زنده از 1/360 طول دهانه بیشتر نشود.
الف-5. کنترل ارتعاش در تیر فولادی دوسر مفصل
تیرهایی از سازههای فولادی که بار وارد بر سطح بزرگی را تحمل میکنند و در آنها اجزایی با خاصیت میرا کنندگی وجود ندارد، کنترل ارتعاش در این تیرها باید مطابق بند آیین نامه انجام گیرد.
بند 10-2-10-4 در رابطه با ارتعاش تیرها به شرح زیر میباشد؛ لازم به ذکر است که این کنترل در تیرچههای سقف کامپوزیت و سقف عرشه فولادی حائز اهمیت است و در سایر تیرها مشکلی ایجاد نمیکند.
تا به اینجا طراحی کامل تیر مفصلی برای مقطع نورد شده بیان شد. حال بهعنوان تمرین یک مثال از موارد گفته شده حل خواهیم کرد
مثال طراحی تیر فولادی دوسر مفصل
مطلوب است طراحی تیر فولادی دوسر مفصل ساده به طول 4 متر از مقطع نورد شده IPE که تحت بار مرده معادل 2 تن بر متر و بار زنده معادل 1 تن بر متر میباشد.
پس از طراحی مقطع بدست آمده آنها با مقطع سبکتر و ورق تقویتی طراحی کنید.
حل:
برای طراحی تیر فولادی دوسر مفصل ، تیر مذکور را در نرمافزار ETABS مدل کرده و نمودار لنگر و برش آن را تحت ترکیب بار بحرانی 1.2D+1.6L، بهعنوان خروجی استخراج کرده ایم. فولاد در نظر گرفتهشده برای مقاطع IPE از نوع فولاد A36 با Fy=2531.05 kgf/cm2 و E=2.03890192×106 kgf/cm2 میباشد.
برای حدس اولیه از نیمرخ IPE240 استفاده کردهایم که مشخصات آن به شرح زیر میباشد:
d ارتفاع کلی مقطع = 24 cm
bf =12 cm
tf =0.98 cm
tw =0.62 cm
z=367 cm3
ظرفیت خمشی و برشی محاسبه شده توسط نرمافزار به شرح زیر میباشد که صرفاً جهت مقایسه نتایج دستی آورده شده است:
φMn=8.3601 ton.m
φVn=22.5972 ton
گام اول محاسبه ظرفیت خمشی مقطع میباشد. برای این کار لازم است ابتدا مشخص شود که وضعیت بالها و جان از نظر فشردگی چگونه است. مطابق جدول 10-2-2-3 و 10-2-2-4 محدودیت برای مقاطع I شکل نورد شده به شرح زیر میباشد.
چون λf<λpf پس بال مقطع فشرده میباشد.
حال به بررسی فشردگی جان میپردازیم:
پس جان مقطع نیز فشرده است و ظرفیت خمشی اسمی برابر است با:
Mn=zFy=367×2531.05=9.29 ton.m
کنترل رابطه خمش به شرح زیر میباشد:
Mu=8.0737<φMn=0.9×9.29=8.361 ton.m
کنترل خمش انجام شد و مقطع جوابگو میباشد، حال باید کنترل برش انجام گیرد. ازآنجاییکه مقطع نورد شده است مطابق آنچه در بخش های قبل ذکر شد اگر ضابطه زیر برقرار باشد Cv و φv برابر 1 میباشند:
کنترل برش انجام شد و مقطع جوابگو میباشد، در نهایت خیز مقطع را کنترل میکنیم.
با استفاده از خروجی نرمافزار:
همانگونه که ملاحظه شد تمامی کنترلها برای این مقطع جوابگو بودند اما فرض کنید به دلایلی مانند عدم وجود مقطع مورد نظر در بازار باید از مقطع سبکتر استفاده کنیم، در این شرایط باید بررسی میکنیم که آیا مقطع با شماره پایینتر جوابگو میباشد یا خیر که اگر جوابگو نبود از ورق تقویتی بال استفاده خواهیم نمود.
مطابق روند بالا ظرفیت خمشی مقطع IPE220 را محاسبه میکنیم:
φMn=φZFy=0.9×2531.05×285=6.4921 ton.m<Mu=8.0737 ton.m
بنابراین نیاز به تقویت بال داریم. ابتدا اساس مقطع مرکب را بدست میآوریم (اساس مقطع مرکب در واقع همان اساس مقطع مورد نیاز برای پاسخگو بودن مقطع میباشد و برای محاسبه آن تقاضا را کوچکتر از ظرفیت مقطع مرکب قرار میدهیم):
با فرض ضخامت ورق تقویت tpl =0.8 cm خواهیم داشت:
با فرض bpl=4 cm باقی کنترلها را انجام میدهیم.
-کنترل مربوط به متناسب بودن اندازه ورق:
-کنترل فشردگی ورق:
حال باید طول گیرایی را محاسبه کنیم (منظور از طول گیرایی، طول ورق بعد از محل قطع تِئوریک میباشد).
درصورتیکه از جوشی استفاده کنیم که در هر سه لبه ورق بٌعد آن بزرگتر از 3/4 ضخامت ورق تقویتی باشد (0.6 = 0.8 ×4/3) حداقل طول گیرایی ورق a=bp=4 cm بدست می آید.
برای محاسبه طول تئوریک، در نمودار لنگر مقطع، محلی را که لنگر برابر ظرفیت مقطع تک شده را پیدا میکنیم، همان نقطه محل قطع تئوریک ورق تقویتی میباشد. با توجه به اینکه ظرفیت مقطعِ تک تقریباً ton.m 6.5 میباشد، محل مورد نظر روی شکل نشان داده شده.
Lpl = Ltheoric + 2a = (4-2(1.15)) + 2(0.04) = 1.78 m = 1.8 m
بنابراین طول ورق تقویتی 1.8 متر در نظر گرفته میشود.
ب-مراحل طراحی تیر فولادی دوسر مفصل با مقطع تیر ورق
استفاده از مقاطع ساختهشده از ورق جایگزینِ مناسبی برای مقاطع نورد شدهای میباشد که امکان ساخت آنها به راحتی وجود ندارد. همچنین از این مقاطع می توان در شرایطی استفاده نمود که مقطع تحت تأثیر بارهای بزرگی قرار خواهد گرفت که نیمرخ مناسب نورد شدهای برای آن وجود ندارد. مقاطع ساختهشده از ورق میتوانند بهعنوان عضو اصلی باربر در ساخت پلها، روگذرها، تیرهای باربر سقفهای با دهانه بزرگ و سازههای صنعتی به کار گرفته شوند.
مطابق آنچه در طراحی تیرهای I شکل نورد شده بیان شد برای تیرهای ساختهشده از ورق هم ابتدا کنترل خمش و محاسبه ظرفیت خمشی حائز اهمیت است که نحوه محاسبه آن بهطور کامل بیان شد.
آنچه در مورد تیر ورقها متفاوت است، نحوه محاسبه ظرفیت برشی آنهاست که در ادامه توضیح داده شده است.
ب-1. کنترل برش در تیر ورقها
مطابق بند 10-2-6-3 مبحث دهم در مواردی که قطعات سختکنندهی عرضی در جان تیر تعبیهشده باشد، میتوان برای تعیین مقاومت برشی اسمیِ اعضا از عمل میدان کششی استفاده نمود.
پس در محاسبه ظرفیت برشی تیر ورقها 2 حالت را مدنظر قرار میدهیم.
- تعیین مقاومت برشی بدون توجه به عمل میدان کششی.
- تعیین مقاومت برشی با توجه به عمل میدان کششی.
حال توضیح مختصری از عمل میدان کششی خواهیم داد:
کمانش برشی در جان مقطع I شکل در اثر تبدیل تنشهای برشی به تنشهای فشاری و کششی در راستای قطری جان ایجاد میشود. چنانچه در محاسبه ظرفیت برشی جان از اثر تنشهای کششی در راستای عمود بر تنشهای فشاری در جهت اطمینان صرف نظر شود، ظرفیت برشی بدون توجه به میدان کششی محاسبه میشود اما چنان چه بتوان با ایجاد شرایطی از ظرفیت تنشهای کششی مذکور استفاده کرد، ظرفیت برشی بر اساس میدان کششی استخراجشده که به مقدار بزرگتری منتهی میگردد.
ب-2. محاسبه ظرفیت برشی اسمی مقطع I شکل بدون درنظر گرفتن عمل میدان کششی
این محاسبات عیناً مطابق آنچه در بخش الف-3 بیان شد، صورت میگیرد.
ب-3. طراحی ورقهای سختکننده عرضی جان بدون در نظر گرفتن عمل میدان کششی
معمولاً برای کنترل برش در مقاطع ساخته شده از ورق ابتدا با فرض عدم وجود ورقهای سختکننده عرضی جان ضریب کمانش برشی ورق جان Kv=5 فرض میشود و ضریب Cv به کمک روابط بیانشده تعیین و ظرفیت برشی مقطع بر اساس رابطه 0.6FyAwCv محاسبه میشود، چنانچه رابطه Vu<ФVn ارضا گردد، در تیر مورد نظر برش بدون نیاز به سختکننده جوابگو میباشد، اما اگر رابطه فوق ارضا نگردد به سختکننده نیاز است.
برای تعیین تعداد و فواصل ورقهای سختکننده ابتدا به کمک رابطه Vu<ФVn ظرفیت برشی اسمی را حساب کرده و با برابر قرار دادن آن با رابطه Vn=0.6FyAwCv، ضریب Cv را بدست میآوریم. سپس با استفاده از فرمولهای محاسبه ضریب Cv، ضریب کمانش برشی Kv را محاسبه میکنیم و از این طریق فواصل مناسب ورقهای تقویتی را بدست خواهیم آورد.
ورقهای سختکننده بهصورت تیغه قائم و در فواصل a در طول تیر عمود بر جان در حدفاصل دو بال قرار داده میشوند (بهصورت جفت ورق در طرفین جان و یا تک ورق در یکطرف جان)

شکل 8- نمونهای از سختکنندههای جان تیر
شکل زیر محل قرارگیری ورقهای سختکننده را نمایش میدهد:
مطابق بند 10-2-6-2-2 الف مبحث دهم باید محدودیت ممان اینرسی ورق سختکننده مطابق رابطه زیر کنترل گردد.
نحوه محاسبه ممان اینرسی سختکننده برای ورق تک و دوبل Ist به شرح زیر میباشد:
الف-سختکننده تک: ممان اینرسی نسبت به محل تمامی سختکننده با ورق جان محاسبه میشود:
ب-سختکننده دوبل: ممان اینرسی نسبت به محور مرکزی جان محاسبه میشود:
همچنین برای جلوگیری از وقوع کمانش موضعی در ورق سختکننده، شرایط فشردگی ورق مطابق زیر کنترل میگردد
حال از موارد گفته شده یک مثال حل خواهیم کرد.
مثال طراحی تیر فولادی دوسر مفصل با مقطع تیرورق
در این مثال تیر فولادی دوسر مفصل به طول 12 متر را تحت بار زنده 1 تن بر متر و بار مرده 10 تن بر متر قرار دادهایم. هدف طراحی مقطع با تیرورق به ابعاد زیر میباشد.
Fy = 3515.35 kgf/cm2
E =2038901.92 kgf/cm2
H =120 cm bf=40 cm tf=1.5 cm tw=1 cm z=10890 cm3 s=9542.9 cm3
تقاضای لنگر خمشی و نیروی برشی تحت ترکیب بار بحرانی از نرمافزار مطابق شکل زیر بدست میآیند.
چون در این مثال، هدف کنترل برش میباشد بنابراین ظرفیت خمشی از نرمافزار گرفته میشود و تنها کنترل ضابطه خمش جهت اطمینان صورت میگیرد:
ФMn = 257.3664 ton.m > Mu = 256.7471 ton.m OK
کنترل برش:
با فرض عدم نیاز به سختکننده Kv=5 در نظر گرفته میشود. حال به محاسبه ضریب Cv میپردازیم:
مطابق روابط ارائهشده در بخشهای قبل:
چون 120>73.77 شد Cv از رابطه زیر بدست میآید:
کنترل رابطه برش مطابق رابطه زیر انجام میشود:
Vu = 85.6 ton > φ 0.6Fy Aw Cv = 0.9×0.6×3515.35×120×0.3 = 68.34 ton NOT OK
بنابراین نیاز به سختکننده داریم، پس مقاومت برشی مورد نیاز بر اساس تقاضا مطابق رابطه زیر بدست میآید:
Vu = 85.6 < 0.9Vn
Vn > 95.11
مقاومت برشی مورد نیاز بدست آمده را مساوی رابطه ظرفیت برشی قرار میدهیم تا ضریب Cv بدست آید.
95.11 = 0.6 Fy Aw Cv = 0.6×3515.35×120×Cv
Cv = 0.3757 < 0.8
مطابق بند الف-3 چون Cv <0.8 است از رابطه زیر استفاده میکنیم.
بدین ترتیب kv محاسبه میشود:
پس از بدست آوردن ضریب Kv مطابق فرمول بالا نسبت a/h را بدست میآوریم.
چون ارتفاع تیرورق 120 سانتیمتر است فاصله سختکنندهها (a) مطابق رابطه زیر بدست میآید.
a/120 = 2.06
a = 247
از 5 ورق سختکننده در طول تیر استفاده میکنیم. ورقها بهصورت جفت و با ضخامت 0.8 سانتیمتر فرض میشوند.
حال مطابق بند 10-2-6-2-2 مبحث دهم که محدودیت ممان اینرسی ورق سختکننده را مشخص میکند حدود عرض ورق سختکننده را بدست میآوریم.
با فرض bs = 6 cm فشردگی را کنترل میکنیم.
ورق سختکننده با عرض 6 سانتیمتر و ضخامت 0.8 سانتیمتر مناسب است.
ب-4. محاسبه ظرفیت برشی اسمی با توجه به عمل میدان کششی
درصورتی مجاز به استفاده از عمل میدان کششی هستیم که در جان تیر سختکننده تعبیهشده باشد. مطابق بند 10-2-6-3-1 مبحث دهم استفاده از اثر میدان کششی در شرایط زیر مجاز نمیباشد:
در صورت مجاز بودن به استفاده از عمل میدان کششی، ظرفیت برشی اسمی مقطع مطابق بند 10-2-6-3-2 مبحث دهم بدست میآید:
ب-5. طراحی ورقهای سختکننده عرضی جان با در نظر گرفتن عمل میدان کششی
علاوه بر موارد ذکرشده در طراحی سختکننده بدون عمل میدان کششی باید ضابطه زیر مطابق رابطه 10-2-6-12 مبحث دهم کنترل گردد.
پ-طراحی تیر فولادی دوسر مفصل با مقطع لانهزنبوری
تیرهای لانهزنبوری از برش زیگزاگ (سینوسی)، جابه جایی و جوش دو قسمت بریده شده از یک تیر I شکل نورد شده ساخته میشوند. با لانهزنبوری کردن یک تیر، ممان اینرسی و اساس مقطع تیر افزایش مییابد در نتیجه منجر به افزایش ظرفیت خمشی و کاهش خیز تیر میشود. نکته ی جذاب برای برخی مهندسین در این رابطه این است که مزیتهای مذکور با همان وزن پروفیل اولیه بدست می آید. وجود این حفره ها در جان مقطع برای عبور تأسیسات هم میتواند مفید باشد اما ظرفیت برشی مقطع را کاهش میدهد که در مواقعی به پر کردن این حفرهها با ورق و جوش میپردازند.

شکل 10- مراحل سخت تیر لانهزنبوری
لازم به ذکر است، استفاده از تیر لانه زنبوری با شبهاتی همراه است و بیشتر توصیه میشود از این تیر بهعنوان تیر دو سر مفصل با کاربرد تیرچه در ساختمان استفاده شود.
هر تیر لانهزنبوری از 2 قسمت سپری شکل و یک قسمت خالی میانی تشکیلشده است، ازاین رو بررسی فشردگی مقطع لانهزنبوری بر اساس مقطع سپری تشکیل دهنده آن میباشد.
اساس مقطع لانهزنبوری مطابق فرمول زیر محاسبه میشود
Z = 2bf tf t + bf tf h + t tw h + t2 tw
پ-1. خمش ثانویه در تیر لانهزنبوری
در تیرهای لانهزنبوری حذف مصالح جان در قسمتهایی از طول تیر باعث ایجاد لنگر خمشی ثانویه میشود که بر اثر آن مقاومت خمشی مورد نیاز مقطع افزایش مییابد. این لنگر به شرح زیر تعریف میشود:
نحوه کنترل این لنگر را در مثال زیر خواهیم دید.
مثال طراحی تیر مفصلی لانهزنبوری
تیر لانهزنبوری به طول 4 متر و بار ضریب دار 2.8 تن برمتر را در برابر تسلیم خمشی و برشی کنترل نمایید.
مشخصات مقطع لانهزنبوری به شرح زیر میباشد:
bf = 20, tf=1.5, h=8, t=6, tw=0.9, e=10 cm
Fy = 2400 kg/cm2
مطابق فرمول بالا اساس مقطع را بدست می آوریم:
Z= 675.6 cm3
Mn = 0.9Fy Z = 0.9× 2400×675.6 = 14.6 ton.m
الف-کنترل رابطه خمش ثانویه در وسط دهانه
Mu = 4.6734 ton.m
Vu=0
ب-کنترل رابطه خمش ثانویه در تکیهگاهها
Mu=0
Vu=5.6734 ton
پ-کنترل رابطه خمش ثانویه در یکسوم طول دهانه
Mu=4.9571
Vu=1.9
ت-کنترل رابطه خمش ثانویه در یک ششم طول دهانه
Mu=3.0849
Vu=3.7728
برای کنترل برش سراغ تکیهگاهها میرویم. (سپری بالا را در نظر میگیریم و نصف نیروی تکیه گاه را به آن اختصاص میدهیم)
منابع
- مبحث دهم مقررات ملی ساختمان ایران
- طراحی سازههای فولادی- ازهری و میرقادری
- سازههای فولادی – وفایی و کیوانی
مسیر یادگیری برای حرفه ای شدن
- 2
- 3
- 4
- طراحی تیر فولادی دوسر مفصل به همراه حل گام به گام 3 مثال کاربردی
- 6
- 7
- 8
- 8+
مطلبی میخواهید که نیست ؟ از ما بپرسید تا برایتان محتوا رایگان تولید کنیم!
- ارسال سوال برای تولید محتوا
سلام
ایا از این اطلاعات برای مقاطع غیرفولادی هم میشه استقاده کرد(مثلا آلومینیوم)
پاسخ دهید
سلام لطفا دررباره استیفنر سخت کننده عرضی راهنمایی بفرمایید
۱) تحت چه شرایطی هم طول جان یا کوتاهتر ازجان است؟
۲) به هردوبال بالا و پایین الزاما متصل شود؟
پاسخ دهید
سلام بند ۱۰_۲_۹_۱۰_۷ مطالعه کنید
پاسخ دهید
سلام
ممنون از سایت خوبتون
سوالی که داشتم در مورد اتصال ورق تقویتی به تیر هست
میخواستم نحوه محاسبه بعد جوش بدونم. یعنی ورق تقویتی با چه بعد جوشی به تیر متصل میشه
پاسخ دهید
حداقل بعد جوش های گوشه نباید از بعد مورد نیاز برای انتقال بارهای محاسبه شده و اندازه های نشان داده شده در جدول۱۰_۲_۹_۲ کوچکتر انتخاب شود حداقل بعد جوش تابع ضخامت قطعه نازکتر می باشد و از طرفی نباید بعد جوش از ضخامت ناز کترین قطعه متصل شونده تجاوز نماید.
حداکثر بعد جوش های گوشه در لبه قطعه متصل شونده برای قطعات با ضخامت مساوی با کمتر از۶میلی متر برابر ضخامت قطعه و برای قطعات بزرگتر بیش از ۶ میلی متر برابر ضخامت منهای ۲ میلی متر قطعه می باشد.
پاسخ دهید
در ویرایش ۸۷ مبحث ۱۰ لاغری اجزای مقطع چه تفاوتی با ۹۲ دارد؟
پاسخ دهید
سلام مهندس جان وقتتون بخیر
ویرایش ۸۷ قدیمیه
شما میتوانید با مراجعه به منابع این مباحث را مقایسه کنید
پاسخ دهید
سلام فایل مبحث ۱۰ ویرایش ۸۷ میخواستم
پاسخ دهید
سلام مهندس عزیز
این فایل رو در دسترس نداریم
اما شما میتوانید با یک سرچ و جست وجو در اینترنت منابع رو پیدا کنید
پاسخ دهید
سلام کمانش پیچشی جانبی حول محور ضعیف است یا قوی ؟
پاسخ دهید
تیرها تمایل دارن حول محور ضعیف دوران داشته باشند که اصطلاحا میگوییم کمانش پیچشی جانبی.
بال فشاری و جان در اثر فشار زیاد میخوان حول محور ضعیف کمانش کنند اما چون بال کششی هم داریم این کشش باعث میشه علاوه بر کمانش جانبی مقطع کمی هم میپیچه که میشه کمانش پیچشی_جانبی
پاسخ دهید
سلام .خسته نباشید.ممنون ازدیدگاه اموزش علمی شما دوستان عزیز سبز سازه.باتشکر فراوان.
پاسخ دهید
سلام مهندس جان
تشکر از همراهی شما
موفق باشین
پاسخ دهید
عالی بود…
پاسخ دهید
🙏🌺
تشکر از همراهی شما مهندس
پاسخ دهید
سلام، پمنون از اموزش خوبتون، ببخشین یه سوال داشتم ممنون میشم راهنمایی کنید، من توی یه مثال دیگه دیدم بدای بدست اوردن مقاومت خمشی تیر از فرمول ۰٫۶۶Fy استفاده کرده بودن، فرق روش اونا با شما در چی هست،؟
پاسخ دهید
سلام مهندس،من پیام شما رو به گروه پشتیبانی علمی سبز سازه انتقال خواهم داد و جواب رو در اسرع وقت برای شما ارسال خواهم کرد. 🌹
پاسخ دهید
با تشکر فراوان از زحمات شما عزیزان فعال در حرفه طراحی مهندسی عمران.
پاسخ دهید
سلام خدمت شما مهندس عزیز
سپاس از لطفی که به ما دارید و ما رو با نظرات خوبتون دلگرم می کنید.
پاسخ دهید